Web Analytics Made Easy - Statcounter

روزنامه اصلاح طلب در گزارشی با عنوان «برندگان بازی بی رقیب» نوشت:

تندرو بودن بیش از آنکه یک حرکت حزبی باشد، یک حرکت فکری است. این پدیده می‌تواند تفکری باشد که از طریق شبکه‌ای از اشخاص، رسانه‌ها، مؤسسات و تریبون‌ها در جامعه ترویج شود و مورد پسند صاحبان قدرت نیز قرار گیرد. در حال حاضر، در یک ساختار انقلابی که چهل‌وچندسال از تاسیس آن می‌گذرد، تندترین تفکر جناح راست که آخرین حدّ طیف راست را نمایندگی می‌کند، به‌عنوان تفکر ناب و خالص انقلابی ترویج می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنامه اعتماد: خالص سازان، پروژه یکدست‌سازی حاکمیت را زمین زدند

خالص سازان ربطی به جریان اصیل اصولگرایی ندارند /منش اصولگرایی همان است که ناطق نوری و عسگراولادی داشتند

۱- ترویج و پذیرش این تفکر از سوی صاحبان قدرت، معلول رخنه کردن این تفکر در اجزای مختلف سیستم است. این تفکر، ناکامی‌ها را به حساب خیانت دیگران، خالص نبودن در فکر و عمل دیگر سیاست‌ورزان می‌گذارد؛ نه ایرادهای ساختاری. با همین توجیه، این جریان که اکنون دست بالا را در قدرت دارد، تا جایی که بتواند دست به حذف دیگران می‌زند. منافذ فیلترشان به اندازه‌ای تنگ است که روزی اگر قرار باشد خودشان نیز از آن عبور کنند، احتمال گیر کردن‌شان وجود دارد. در این تفکر، همه چیز باید در مسیر ایدئولوژی ساختاری قرار بگیرد و هیچ انتقاد یا کج‌روی از اصول خدشه‌ناپذیر، پذیرفته نیست. در این دوگانه سیاه و سفید، شاخص‌هایی برای سنجش میزان «اخلاص» تعیین‌ شده و آدم‌ها براساس آن‌ها غربال می‌شوند. این تفکر حذفی، فقط به نهادهای سیاسی اختصاص ندارد. در عرصه‌های دیگر هم اتفاق می‌افتد. یک برنامه تلویزیونی و مجری آن نیز اگر با شاخص‌ها هم‌خوانی نداشته باشند، حذف می‌شوند؛ جایگاه سیاسی دارای قدرت و نفوذ، که جای خود را دارد.

۲- در این نگاه خالص‌ساز قرار است رقابت در زمین خالی از رقیب شکل بگیرد. یعنی با سوءاستفاده از ابزار و نهادهای قانونی، شاخص‌ترین چهره‌های جریان رقیب با بهانه‌های واهی و غیرقابل سنجش از گردونه حذف می‌شوند تا بشود نتیجه را معین کرد.

این درحالی‌است که دموکراسی روشی است معین با نتایج نامعین. دموکراسی بدون رقابت آزاد و همه‌جانبه و مشارکت مردم شکل نمی‌گیرد. اما شواهد نشان می‌دهند که عطای مشارکت بالا و نتیجه نامعین، به مشارکت حداقلی با نتیجه مطلوب و معین بخشیده شده است. تندروها به درستی به این نتیجه رسیده‌اند که اگر رقابتی وجود داشته باشد، بازنده هستند و شانسی برای اعمال قدرت ندارند. نه اینکه الزاماً جریان اصلاح‌طلب در برابر آن‌ها به پیروزی برسد؛ آن‌ها حتی اصول‌گرایان غیرخودی را رقیب می‌دانند و فعلاً مشغول درگیری سیاسی و حذف آن‌ها هستند. تفکر تندرو، قصد ندارد که اجازه دهد دوم‌خرداد ۷۶ یا ۲۴خرداد ۹۲ تکرار شود. مطلوب‌ترین حالت برای آنان انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ است.

۳- بخشی از پیروزی تندروها نیز به دلسردی پایگاه ثابت رای اصلاح‌طلبان و البته، قشر خاکستری متمایل به مشارکت برمی‌گردد. اگر قرار است اجماعی از میانه دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا شکل بگیرد تا تندروترین و آسیب‌زننده‌ترین تفکر سیاسی تاریخ معاصر را کنار بزند، بزرگان این جریان‌ها باید دست به آسیب‌شناسی بزنند. این آسیب‌شناسی باید به این مسئله توجه داشته باشد که هرکدام از جریان‌ها زمانی که دولت و پارلمان را در اختیار داشتند، چه کارهای نادرستی انجام دادند، چه کارهایی را انجام ندادند و چه کارهایی را با اعمال فشار از بخش دیگری از ساخت قدرت، اجازه نداشتند انجام دهند. دلسردی مردم ارتباط مستقیم با عملکرد سیاسیون دارد. البته تمام این اقدامات منوط به این است که مردم باور داشته باشند می‌توان از طریق صندوق رای تغییری ایجاد کرد.

۴- تندروها برندگان بازی‌های بی‌رقیب هستند. اوایل دولت آقای رئیسی که هنوز وعده‌های یک میلیون شغل و یک میلیون مسکن به تاریخ نپیوسته بود، تندروهای سرمست از پیروزی می‌گفتند «واقعاً فرق می‌کنه کی رئیس‌جمهور باشه.» اجازه بدهید من این جمله را تکمیل کنم که واقعاً فرق می‌کند چه کسی در قدرت باشد. البته مهم است که مردم هم به این باور رسیده‌اند یا نه. اما آنچه مقابل چشم ماست، نشان می‌دهد که تندروها با پشتوانه برخی نهادهای قدرتمند، برندگان بازی‌های بدون رقیب هستند. حضور مطلق آن‌ها در قدرت نیز بسیار آسیب‌زننده است. اما اینکه قرار است همین‌طور یکه‌تازی کنند یا شکست خواهند خورد، بستگی به تغییر نظر مردم و البته فراهم کردن پیش‌زمینه‌هایی از سوی سیاست‌ورزان دارد؛ اینکه مشخص کنند چه تغییرات اساسی از مجاری قانونی قرار است اتفاق بیفتد. شاید این، آخرین فرصت باشد.

27218

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1845151

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: خالص سازی خالص سازان اصولگرایان اصلاح طلبان مشارکت در انتخابات برندگان بازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۴۳۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟